پدیده کاشان , عرقیات کاشان,مشهد اردهال کاشان,کاشان,تور گلاب گیری، تور گلابگیری یک روزه، تور گلابگیری اردیبهشت 94،

شما اگر قربانی تجاوز جنسی شده اید بخوانید


سوء استفاده جنسی, تجاوز به عنف

شما اگر قربانی تجاوز جنسی شده اید بخوانید

 شما اگر قربانی تجاوز جنسی شده اید بخوانید

برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:

تجاوز جنسی و پس‌لرزه‌های روانی تجاوز

می گویند دردی که آن روز در دل‌تان نشسته، تا آخرین روز زندگی‌تان آرام نمی‌شود و تجاوز را دردناک‌ترین تجربه‌ای می‌دانند که می‌تواند گریبان یک نفر را بگیرد. اگر شما قربانی آزاری در دوران کودکی یا بزرگسالی‌تان شده‌اید، خواندن این صفحه را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

در این چند خط، نه می‌خواهیم شما را به قوی تر بودن و فراموش کردن مجبور کنیم و نه می‌خواهیم بگوییم که فقط انتقام شما را آرام می‌کند. این بار می‌خواهیم به شمایی که تصویر دلخراش یک آزار را در ذهن خود قاب کرده‌اید، بگوییم که اگر در تمام روزهای گذشته با خشم و ترس و اضطراب زندگی کرده‌اید حق با شماست و این امید را پیش چشم‌تان بیاوریم که اگر چند قدم به جلو بردارید و از اطرافیان‌تان و روانشناسان کمک بگیرید، می‌توانید روزهای آرام تری را تجربه کنید.

مشکل شما اصلا کوچک نیست
نمی‌خواهیم با توصیه‌های بی‌مورد، شما را آزرده‌تر کنیم. اگر بعد از این اتفاق، با هجوم خشم، اضطراب، ترس یا عصبانیت روبه‌رو شده اید، خود را سرزنش نکنید. اتفاقی که برای شما افتاده است، دشوارتر از آن است که با چند توصیه ساده از پس برطرف کردنش بربیایید. میزان زمان و تلاشی که برای رها شدن از این احساسات به آن نیاز دارید، با توجه به سن شما در زمانی که این اتفاق رخ داده و میزان و شدت آن متفاوت است.

اگر شما پیش از این رخداد، با مشکلات و اختلالات روانی دیگری هم روبه‌رو بوده‌اید و درگیر احساس افسردگی، اضطراب، ناتوانی در مدیریت هیجان‌ها و اختلالات دیگر روانی بوده‌اید، طبیعی است که به زمان طولانی‌تری برای مرمت روان خود نیاز داشته باشید. از طرف دیگر، نوع برخوردی که در این اتفاق با شما شده است هم می‌تواند مسیرتان را برای رسیدن به آرامش، کوتاه‌تر یا بسیار طولانی تر کند.

پس خود را با دیگران مقایسه نکنید و به جای تخریب بیشتر خود و غرق شدن در احساس ناتوانی، با شیوه و زمانبندی خودتان از این بحران بیرون بیایید.

برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:

تجاوز جنسی

مراقب باشید!
والدین در سال‌های کودکی، بیشتر از هر زمانی باید مراقب فرزندشان باشند، چراکه کودک آگاهی لازم و یا توانایی مراقبت از خود را ندارد. اما شمایی که روزهای کودکی را پشت سر گذاشته‌اید، حالا مسئولیت مراقب از خود را خودتان به عهده دارید. پس مراقب مکان هایی که به آن قدم می‌گذارید و آدم‌هایی که با آنها روبه‌رو می‌شوید باشید.

نمی‌خواهیم شما را از قدم برداشتن در شهر بترسانیم و تنها به شما یادآوری می‌کنیم که احتیاط نه نشانه کوته فکری شماست و نه شما را یک فرد ترسو جلوه می‌دهد. یادتان باشد که در صورت بروز چنین اتفاقی، تا پایان عمر نمی‌توانید اثراتش را از روان خود پاک کنید، پس از تجربه‌های دیگران درس بگیرید و صفحات حوادث روزنامه‌ها را به چشم داستان‌های هیجان انگیز نگاه نکنید، چراکه هیچ کدام از قربانیان تجاوز، گمان نمی‌کردند روزی در این شرایط گرفتار شوند.

به کسی که درک‌تان می‌‌کند بگویید
شما در این بحران، تنها احساساتی که مربوط به بدن و روان خود دارید را تجربه نمی‌کنید، بلکه احتمال اینکه نگرانی از قضاوت و واکنش دیگران شرایط را برای شما سخت تر کند هم کم نیست.

گرچه بهترین گزینه برای کاهش فشار و دریافت کمک از دیگران، مطرح کردن این موضوع با والدین یا یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده است، اما با این وجود، نمی‌توانیم شما را به مطرح کردن این اتفاق مجبور کنیم. پس قبل از به اشتراک گذاشتن رنج‌تان با دیگران، شرایط‌تان را یک‌باردیگر مرور کنید.

اگر احساس می‌کنید گفتن موضوع به یکی از اعضای خانواده، به ویژه والدین، بار شما را سبک‌تر می‌کند، اتفاقی که افتاده را با او در میان بگذارید، در غیر این صورت، گفتن موضوع برای یک روانشناس را امتحان کنید و در کنار آرام‌تر شدن به‌دلیل به اشتراک گذاشتن غم‌های‌تان، از او برای احیای روان خود کمک بگیرید.

می‌توانید این راز را نگه دارید
تسلیم بایدها نشوید. در رابطه شما با همسر آینده‌تان، تشخیص شما مهم‌ترین دلیل بیان کردن یا نکردن این موضوع است و هیچ بایدی نمی‌تواند شما را به بیان کردن یا پنهان کردن آنچه اتفاق افتاده مجبور کند.

به یاد داشته باشید که این یک تصمیم کاملا شخصی است و نمی‌توانید با استفاده از تجربه‌های دیگران، از راه‌هایی که آنها رفته‌اند استفاده کنید. اگر احساس می‌کنید خواستگار شما توان پذیرش این موضوع را دارد و با دانستن آن، می‌تواند به شما برای آرام تر شدن کمک کند، پس وقت آن رسیده که او را از این موضوع آگاه کنید.

اما اگر گمان می‌کنید گفتن این راز، فرصت ازدواج با کسی که دوستش دارید را از شما می‌گیرد، نمی‌توانید خود را برای بیان کردنش مجبور کنید. شما تنها کسی هستید که صلاحیت تصمیم‌گیری در این مورد را داردو در عین حال، باید مسئولیت آنچه که بیان می‌کنید را هم بپذیرید.

گفتن این راز با عواقبی همراه است که با توجه به موقعیت و فردی که با او روبه‌رو هستید، می‌تواند مثبت یا منفی باشد، پس اگر با شجاعت برای مطرح کردنش قدم برمی‌دارید، انتظار دریافت بازخوردی که گاه مثبت است و گاه منفی را هم داشته باشید.

از طرف دیگر، گمان نکنید که موظف به بیان این اتفاق هستید. اینکه این حادثه چقدر در زندگی امروز شما تاثیر گذاشته هم می‌تواند یکی از دلایل بیان آن باشد. اگر شما تازه این اتفاق را تجربه کرده‌اید و با مشکلات جدی و لزوم درمان طولانی مدت روبه‌رو هستید، پنهان کردن آن از شریک زندگی‌تان عاقلانه به نظر نمی‌رسد، اما اگر آنچه اتفاق افتاده مربوط به سال‌ها قبل است و اثر چندانی از این اتفاق در زندگی شما باقی نمانده، لزوم کمتری به افشای آن وجود دارد.

حتما از یک متخصص کمک بگیرید
تجاوز در هر حالتی یکی از شدید ترین اتفاقاتی است که می‌تواند برای انسان اتفاق بیفتد. اتفاقی که از نظر روانشناسان به اندازه سیل، زلزله، مرگ عزیزان و سخت ترین حادثه‌های زندگی بر روان فرد اثر می‌گذارد. طبیعی است که قربانی این حادثه، دچار اختلال اضطراب پس از سانحه شود و برای رها شدن از آسیب ها به کمک اطرافیان و متخصصان نیاز داشته باشد.

اگر شما هم یکی از قربانیان این اتفاق باشید، بعید نیست که با دیدن هر ماجرایی که شما را به یاد آن روز، آن لحظه و آن فرد بیندازد، دچار اضطراب، خشم، ترس و اندوه شدید شوید و این موضوع ممکن است تا سال‌ها ادامه پیدا کند و حتی بدون دارو درمانی و روان درمانی از زندگی شما بیرون نرود.

پس اگر دچار احساس انتقام شده اید، بدانید که حسی طبیعی را تجربه می‌کنید و در صورتی که در کنترل آن ناتوان هستید، باید از یک مختصص کمک بگیرید. قبل از دریافت کمک‌های حرفه‌ای، برای کنترل واکنش‌های خود تلاش کنید و با رساندن آسیب‌های غیر جبران به خود یا دیگران، کلافی که در آن گرفتار شده‌اید را پیچیده‌تر نکنید.

انتقام یک مسکن موضعی است
شاید در آغاز گرفتن تصمیم منطقی و نشان دادن واکنش درست برای‌تان دشوار باشد، اما به یاد داشته باشید که تسویه حساب فردی کمکی به بیرون آمدن شما از این بحران نمی‌کند، چراکه خاطره تلخ آن روز در ذهن شما ماندگار شده و حتی در صورت تسویه حساب با فرد مورد نظر، محو نمی‌شود.

انتقام گرفتن تنها تسکینی موقت بر درد شماست اما این شیوه آرام کردن خود، می‌تواند عواقبی را به همراه بیاورد و مشکل شما را دوچندان کند. خانواده افرادی که قربانی تجاوز شده‌اند، هنگام شنیدن صحبت‌های آنها باید پذیرنده و حمایتگر باشند و در عین حال هیچ عکس‌العملی را نشان ندهند.

از طرف دیگر، آنها قبل از هر اقدامی باید مطمئن شوند که این حرف فرزندشان واقعیت دارد، چراکه در بسیاری موارد و به ویژه در ۸-۷ سالگی تخیل یا انگیزه‌های دیگر، باعث مطرح شدن ادعایی نادرست در این زمینه می‌شود.

منبع:مجله سیب سبز
asemoni.com

۰۶ آذر ۹۵ ، ۰۸:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جابر علوی

تجاوز جنسی و پس‌لرزه‌های روانی تجاوز


تجاوز جنسی,قربانیان تجاوز

تجاوز جنسی و پس‌لرزه‌های روانی تجاوز

تجاوز جنسی و پس‌لرزه‌های روانی تجاوز

برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:

شما اگر قربانی تجاوز جنسی شده اید بخوانید

تابستان ۱۲ سال پیش، حوالی همین روزها بود که غلامرضا خوشروی کوران کردیه که رسانه‌ها به او «خفاش شب» می‌گفتند، در تهران به دار مجازات آویخته شد. پس از اعدام او، بارها در مطبوعات کشورمان، روان‌شناسان به موضوع تجاوز و ریشه‌های آن از منظر روان‌شناسی نگاه کردند اما کمتر کسی از منظر قربانیان به این موضوع نگاه کرد و کمتر کسی کوشید تا به بازماندگان آن فاجعه کمک کند دوباره با ذهن و روانی سالم به زندگی برگردند. در دوازدهمین سالگرد اعدام خفاش آن شب‌های تهران، از دکتر حسین ابراهیمی‌مقدم، روان‌شناس و مدرس دانشگاه، خواسته‌ایم تا به آن موضوع قدیمی از این زاویه جدید، نگاه مجددی بیندازد…

آقای دکتر! اگر موافق باشید، بحث را به صورت کلاسیک از «تعریف» شروع کنیم.

بله، تجاوز جنسی در تعریف، عبارت است از تجاوزی که منظورش صرفا آمیزش جنسی نیست و معمولا با قدرت جسمی یا به زور جسمی صورت می‌گیرد و بیشتر در اثر میل به سلطه‌جویی یا تحقیر فرد مورد تجاوز رخ می‌دهد و می‌شود گفت که بیشتر یک عمل خشونت‌آمیز است تا یک عمل جنسی.

با این اوصاف، فرد متجاوز باید شخصیتی پرخاشگر داشته باشد؛ درست است؟

به هر حال، یک رفتار جنسی طبیعی است ولی از طرفی، دارای حالت‌های ضد اجتماعی هم هست.در بیشتر موارد می‌بینیم که مرد تجاوزگر شخصی است که برای قربانی آشناست واکثر تجاوزهای جنسی از پیش طراحی می‌شوند و بیش از نیمی از آنها در منزل خود قربانی اتفاق می‌افتد.در برخی موارد (مخصوصا در مواردی که قربانی خردسال یا نابالغ است) شاید قربانی ابتدا گمراه شده و سپس مورد تجاوز قرار گیرد ولی اگر فرد قربانی تمایلی‌ نشان ندهد، به احتمال زیاد این عمل با زور و تصرف انجام می‌شود.

برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:

تجاوز جنسی

آیا روی تجاوزگران مطالعه‌ای روان‌شناختی صورت گرفته که بدانیم از نظر روان‌شناسی، آنها چه ویژگی‌هایی دارند؟

بله؛ بیشتر متجاوزان از لحاظ اجتماعی‌اقتصادی در رده‌ای پایین هستند و معمولا آدم‌هایی کم‌هوش، کم‌سواد و کم‌درآمد هستند. همان‌طور که گفتم بیشتر تجاوزها دارای نقشه قبلی هستند و در بسیاری از موارد از لحاظ آماری می‌بینیم که این امر با همسایگان رخ می‌دهد و عمدتا در شهر‌های بزرگ و شبانه اتفاق می‌افتد. به هر صورت، این عمل ممکن است در خیابان‌ها، در شب، در یک اتومبیل، در پارکینگ یا مغازه بزرگ، در آسانسور، راهروی ساختمان و یا موقعیت‌های دیگر که قربانی شانس کمتری برای فرار دارد، انجام گیرد. گاهی تجاوزگر با تظاهر به اینکه حامل چیزی است ممکن است وارد خانه یا آپارتمان قربانی ‌شود و …

 قربانیان تجاوز معمولا از چه گروه‌هایی هستند؟

هر کسی می‌تواند قربانی باشد؛ از کودکان و بالغان مذکر گرفته تا سالمندان؛ اما زن بودن، جوان بودن، بیوه بودن، بی‌قید بودن و داشتن رفتاری اغواگرانه و نمایشی، احتمال وقوع این امر را افزایش می‌دهد.

 از لحاظ روانی آنچه خیلی مورد توجه روان‌شناسان است، این نکته است که بسیاری از قربانیان روی این قضیه سرپوش می‌گذارند؛ درست است؟

بله؛ واقعیت این است که در اکثر موارد، چنین اعمالی گزارش داده نمی‌شود زیرا در صورت بروز این مساله، انگ بدنامی روی آنها گذاشته می‌شود و در نتیجه مشکلات قربانی افزایش می‌یابد. به همین دلیل معمولا او ناراحتی خود را تحمل می‌کند. شاید هم نمی‌خواهد جنگ و نزاع و درگیری‌های خانوادگی و قومی اتفاق بیفتد و یا از اینکه فردی آشنا را به پلیس معرفی کند، بیم دارد. شاید می‌ترسد که آن فرد تحت تعقیب قرار گیرد، زندانی شود و یا آبروریزی کند و انتقام بگیرد و … لذا این افراد با وجود احساس شرمساری یا ناراحتی یا بدنامی ترجیح می‌دهند خود را پس بکشند؛ نه اینکه وارد ماجرایی شوند که احتمالا موجب سرافکندگی علنی شود.

خب، این مساله چه تبعاتی برای سلامت جسم و روان قربانی در پی دارد؟

ببینید؛ حدود یک‌سوم تجاوزها با کتک زدن همراه است وهر چه روابط یا آشنایی طرفین ماجرا نزدیک‌تر باشد، این ضرب و جرح به صورت وحشیانه‌تری رخ می‌دهد. به نظر می‌رسد زمانی که قربانی سعی می‌کند خودش را از دست تجاوزگر نجات دهد، باز هم صدمه می‌بیند و حتی احتمال خطر مرگ در این نزاع‌ها وجود دارد. اگر هم قربانی تلاش نکند، تجاوزگر تقویت می‌شود و چون قربانی رفتار تجاوزکارانه او را نمی‌پسندد، علاوه بر آسیب جسمانی ممکن است از لحاظ روانی هم آسیب ببیند. از اثرات دیگر تجاوز امکان بارداری است. طبیعی است که این حوادث می‌تواند بر زندگی و روابط زناشویی قربانی تاثیر بگذارد. گاهی قربانی توسط اعضای یک گروه جوان مورد تجاوز قرار می‌گیرد که این می‌تواند آسیب‌زاتر باشد. در نواحی مورد تجاوز گاهی ممکن است آسیب‌های جسمی از قبیل بریدگی‌ها و کبودی‌هایی دیده شود. تهوع و درد شکمی نیز رایج است. زنانی که تجاوز جنسی را تجربه کرده‌اند، این احتمال برایشان وجود دارد که در آینده به درد مزمن لگن خاصره، درد شکم، نشانگان دفع تحریک‌پذیر و بدکاری جنسی دچار شوند. خاطره تجاوزی که با آسیب جسمی همراه است، می‌تواند به بروز انواع بیماری‌ها در زنان منجر شود. به علاوه، قربانیانی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند، با خطر ابتلا به بیماری‌های مقاربتی، از جمله ایدز مواجه می‌شوند. تقریبا همه زنان قربانی، تا حدی به اختلال هیجانی یا روانی دچار می‌شوند؛ حتی اگر ابتدا به آن واکنش نشان ندهندیااحساسات خود را انکار کنند و بکوشند به زندگی طبیعی خود ادامه دهند. در برخی موارد نیز آنها به خشم، ترس، احساس عدم امنیت، افسردگی، بی‌خوابی، کابوس، بیزاری از آمیزش جنسی و احساس بی‌حرمتی و فقدان کنترل نفس دچار می‌شوند.

 خب، این حالت‌های روانی تا کی ادامه پیدا می‌کند؟

این حالت‌ها ممکن است ماه‌ها یا حتی سال‌ها بعد از تجاوز ادامه پیدا کند و هر رویدادی که تجاوز جنسی را به یاد بیاورد یا قربانی را به این فکر بیندازد که او بر زندگی خود کنترلی ندارد، می‌تواند احساس‌های فوق را حتی بعد از آنکه دیگران فکر ‌کنند که او بهبود یافته است، راه‌اندازی کند و گاهی نیز این مساله به احساس گناه منجر می‌شود.

 ولی بسیاری از قربانیان ممکن است هیچ نقش و اختیاری از خودشان در این قضیه نداشته باشند؛ آیا این احساس گناه در آنها هم ممکن است دیده شود؟

واقعیت این است که حتی در چنین شرایطی نیز بسیاری از آنها ممکن است احساس ‌کنند خودشان به نوعی در این امر مسوول بوده‌اند؛ مثلا بعضی زنان قربانی شاید با خودشان بگویند اگر سرسنگین‌تر رفتار می‌کردم چنین نمی‌شد، یا اگر اطمینان حاصل می‌کردم که در و پنجره‌ها را قفل کرده‌ام یا اگر از تنها ماندن با فرد متجاوز پرهیز می‌کردم یا… در نتیجه خیلی از این قبیل افراد نیز ممکن است احساس گناه یا بی‌ارزشی یا کم‌ارزشی کنند.

 اختلالات روانی که معمولا متعاقب این امر اتفاق می‌افتد، چه اختلالاتی است؟

ابتلا به اختلال استرس پس از ضربه روانی (PTSD) بسیار رایج است. این اختلال هنگامی به وجود می‌آید که ذهن و بدن در اثر تحریک تجربه آسیب‌زا، از توان افتاده باشند. افسردگی، اختلال وسواس فکری‌یا عملی و سوء مصرف الکل یا مواد مخدر نیز می‌تواند از عوارض روانی این امر تلقی شود.

همسران این افراد معمولا چه واکنشی نشان می‌دهند؟

خب، عده‌ای شاید هیچ‌وقت متوجه نشوند؛ عده‌ای به شدت پرخاشگر و عصبی شده و حتی خطرناک می‌شوند و ممکن است به همسر خود یا به فرد متجاوز حمله کنند و صدمه بزنند. بعضی مردها به زن قربانی به عنوان یک فرد سقوط کرده یا آلوده نگاه می‌کنند و او را از خود می‌رانند و مردان دیگری هم هستند که در زمانی که زن واقعا به محبت و حمایت آنها نیاز دارد، به طور غیر ارادی با خشم و غضب به او پاسخ می‌دهند. برخی مردها احساس درماندگی می‌کنند و شاید ترجیح دهند که بعد از حل شدن مشکلات جسمی آشکار، زندگی عادی خود را پیش گرفته و به نیاز زن برای پاسخگویی به احساساتش توجه نکنند.

و به‌عنوان آخرین سؤال، آیا می‌توان از تجاوز جنسی و اختلالات روانی پس از آن پیشگیری کرد؟

بله، ولی به شرطی که این امر را آن‌طور تعبیر نکنیم که فقط می‌توان قربانیان بی‌گناه را سرزنش کرد. واقعیت‌های زندگی امروزی ایجاب می‌کند که همه، مخصوصا زنان، چند اقدام احتیاطی انجام دهند تا بر مقدار کنترل آنها افزوده شود؛ مثلا جیغ کشیدن، مقاوت کردن، فریاد کشیدن و صحبت کردن یکی از راه‌های موثر مقابله با تجاوز جنسی است. گذراندن دوره‌های آموزشی دفاع از خود نیز در صورتی سودمند است که با تقویت اعتماد به نفس همراه باشد. زنانی که تنها زندگی می‌کنند بهتر است لامپ‌های محوطه درب ورودی خانه را روشن نگه دارند، درهای بیرونی را قفل کنند و به جای نوشتن اسم کوچک خود روی زنگ یا صندوق پستی از حروف اختصاری مثل حرف اول اسم‌شان استفاده کنند. پنجره‌ها باید قفل شود و در صورت امکان با نرده‌های آهنی پوشیده شود (به ویژه در نواحی شهری یا طبقه اول آپارتمان‌ها) و لازم است پیش از باز کردن در، هویت ملاقات‌کننده معلوم شود. به تنهایی قدم زدن، مخصوصا در ساعت‌های اول صبح یا بعد از تاریکی هوا، بروز رفتارهای اغواگرانه، پوشش و آرایش نامناسب، سوار شدن به ماشین‌های مسافرکش‌ گذری پیش از وارسی هوشیارانه آن، برای همه زن‌ها رفتارهای خطرناک محسوب می‌شود. بسیاری از دانشکده‌ها، اتوبوس‌های رفت و برگشت آماده کرده‌اند تا دانشجویان برای اجتناب از تنها برگشتن به خوابگاه در شب‌ها بتوانند از آنها استفاده کنند. بعضی زن‌ها همیشه وسایلی مثل سوت به همراه دارند که در صورت نیاز بتوانند از آن استفاده کنند. برخی هم رفت و آمدهایشان را طوری برنامه‌ریزی می‌کنند که حتی‌الامکان تنها بیرون نباشند. این‌ها اقدامات کنترلی خوب و مورد تاییدی است.

چه توصیه‌هایی برای خانواده‌ها و اطرافیان چنین قربانیانی دارید؟ آنها چه‌طور می‌توانند این افراد را به زندگی برگردانند؟

در درجه اول بایدکاملا محترمانه با فرد برخورد شود و مسلما قدم بعدی ارجاع شخص به یک روان‌شناس یا روان‌پزشک زبده است تا بتواند آثار روانی حاصل از این آزارها را به حداقل رسانده و برای درمان اختلال پس‌آسیبی (ptsd) راهکارهایی ارایه دهد. بدیهی است در صورت نیاز به دارو، روان‌شناس، قربانی را به یک روان‌پزشک معرفی خواهد کرد. علایم عمده اختلال استرس پس‌آسیبی با فنون تغییر رفتاری نظیر آموزش آرامش‌بخشی یا حساسیت‌زدایی منظم قابل تعدیل است. خیلی مهم است که خانواده‌ در ایجاد فضایی آرام و بدون تنش و بدون سر و صدا به قربانی کمک کند تا بتواند تمرین‌های ارایه شده توسط درمانگر را به خوبی انجام دهد. از طرفی باید استرس‌های دیگر از جمله دغدغه مسایل اقتصادی فرد قربانی را بکاهد زیرا ممکن است فرد قربانی به دلیل نرفتن به محیط کار، از دست دادن شغل و از دست دادن محبت، از حمایت‌ خانواده‌ کافی برخوردار نباشد. این عوامل موجب می‌شود که حالت درماندگی آموخته شده، انزوای اجتماعی و افسردگی کنترل گردد. ایجاد احساس امنیت از طرف خانواده بسیار اهمیت دارد. این امنیت می‌تواند هم در مورد مسایل عاطفی باشد و هم بار اقتصادی و روانی داشته باشد. بنا به همین دلایل باید مثل گذشته به فرد قربانی بگویید که باز هم مثل گذشته دوستش دارید. آخرین نکته نیز اینکه فرد قربانی در این شرایط میل به گریه پیدا می‌کند و نباید از طرف خانواده منع شود. بهتر است به این دوران سوگواری با احترام نگریسته شود ولی اگر از حد تعادل بیشتر شد، می‌توان با تغییر محیط، فکر فرد قربانی را به مسایل دیگر منحرف کرد و در نهایت باید کاری کرد که فرد احساس کنترل بر زندگی خود را به دست آورد.

 منبع:سلامت

۰۶ آذر ۹۵ ، ۰۸:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جابر علوی